شبی که تربها شعر میشوند
در شهر افسانهای اوآخاکا (Oaxaca) در جنوب مکزیک، شبی درخشان از دل زمستان بیرون میآید — شب تربها. هر سال در ۲۳ دسامبر، خیابانهای شهر با نور شمع و بوی خاکِ خیس زنده میشوند. مردم، هنرمندان، و کشاورزان کنار هم جمع میشوند تا از دل تربهای سرخ و سفید، مجسمههایی از عشق، اسطوره و زندگی بسازند.
چاقوها روی پوست ترب میلغزند، لبخندها در نور شعلهها میدرخشند، و صدای خنده با موسیقی بومی در هم میآمیزد.
این شب، نه فقط جشن برداشت، بلکه گفتوگوی انسان و زمین است.
🌿 از دل خاک تا دل مردم
در شب تربها، هر کس هنرمند میشود. از پیرمرد کشاورزی که با دستان پینهبستهاش خدایان آزتکی را میتراشد، تا نوجوانی که تربهایش را با نور خورشیدی و چاپ سهبعدی میآراید.
در غرفههای اوآخاکا، تربها به شکل حیوانات اسطورهای، رقصندگان بومی و حتی قهرمانان فیلمهای امروزی در میآیند.



شب تربها و شب یلدا؛ دو زبان، یک معنا
برای ما ایرانیها، روح این جشن ناآشنا نیست.
همان گرمای جمعی و شادی سادهای که در شب یلدا میچرخد، در تربهای درخشان اوآخاکا هم جاری است.
درست همانطور که ما با انار و هندوانه به استقبال نور و زندگی میرویم، مکزیکیها با ترب و چراغ و موسیقی، سرخوشیِ زمین را جشن میگیرند.
در نگاه آنها، ترب فقط یک سبزی نیست — ذرهای از روح زمین است.
وقتی تراش میخورد، مثل شعر، معنا پیدا میکند؛ و وقتی در شب میدرخشد، مثل آرزو، زنده میماند.
🌌 از زمین تا آینده؛ تربهای دیجیتال
جهان مدرن هم حالا به این آیین باستانی پیوسته است.
نسخهی جدید «Noche de los Rábanos» با فناوری واقعیت افزوده (AR) برگزار میشود؛ جایی که هرکسی از هر نقطهی دنیا میتواند با گوشی خود در خیابانهای مجازی اوآخاکا قدم بزند و تربهای نورانی را لمس کند.
شاید روزی، ما هم در یک شب زمستانی، کنار انار و هندوانهی یلدا، تربی سرخ بگذاریم —
و در دو سوی زمین، ما و مردم مکزیک، با زبانی مشترک به زمین بگوییم:
                  «زندگی ادامه دارد، تا وقتی خاک میتپد.» 


دیدگاهتان را بنویسید